1. خانه
  2. /
  3. کتاب پدر سرگی

کتاب پدر سرگی

نویسنده: لئو تولستوی
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.21 از 7 رأی

کتاب پدر سرگی

Padre Sergij
انتشارات: نشر چشمه
٪5
95000
90250
3.4 از 1 رأی

کتاب پدر سرگی

Father Sergius
انتشارات: وال
٪10
99000
89100
2.5 از 1 رأی

کتاب بابا سرگی و دو داستان دیگر

Father Sergius
انتشارات: فرمهر
٪15
185000
157250
معرفی کتاب پدر سرگی
"پدر سرگی" داستانی است که توسط لئو تولستوی بین سالهای 1890 تا 1898 نوشته شده و برای اولین بار در سال 1911 پس از مرگ وی منتشر شد.

داستان از کودکی و جوانی شاهزاده استپان کساتسکی آغاز می شود. مرد جوان برای چیزهای بزرگ مقدر است. او در آستانه عروسی خود فهمید که نامزد خود کنت مری کروتکووا با تزار نیکلاس اول محبوبش رابطه برقرار کرده است. سالها تواضع و تردید دنبال می شود. با وجود دور شدن از جهان ، او هنوز به خاطر این که زندگی او را به طرز چشمگیری تغییر داده است ، به یاد می آوریم. یک شب زمستانی ، گروهی از شادیکاران تصمیم به دیدار وی می گیرند و یکی از آنها ، زن مطلقه به نام ماکووکینا ، شب را در سلول خود می گذراند ، با این هدف که او را اغوا کند. پدر سرگیوس کشف می کند که هنوز ضعیف است و برای محافظت از خود ، انگشت خود را بریده است. ماکووکینا از این عمل حیرت زده می شود و صبح روز بعد ، عهد می کند که زندگی خود را تغییر دهد. یک سال بعد او به یک صومعه پیوست..
درباره لئو تولستوی
درباره لئو تولستوی
لف نیکلایویچ تولستوی، زاده ی 9 سپتامبر 1828 و درگذشته ی 20 نوامبر 1910، فعال سیاسی-اجتماعی و نویسنده ی روس بود.لئو در خانواده ای اشرافی و با پیشینه ی بسیار قدیمی در یاسنایا پالیانا (در 160 کیلومتری جنوب مسکو) زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن تحت سرپرستی عمه اش تاتیانا قرار گرفت. او در سال 1844 در رشته ی زبان های شرقی در دانشگاه قازان نام نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ 1846 تغییر رشته داد و خود را به دانشکده ی حقوق منتقل کرد تا با کسب دانش وکالت به وضعیت نابسامان 350 نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او انتقال یافته بودند، رسیدگی کند و با اصلاحات اراضی خود به شرایط رنج آور اجتماعی آنان خاتمه دهد.تولستوی در سال 1851 پس از گذراندن دوران مقدماتی نظام، در جنگ های قفقاز شرکت کرد. تجاربی که از زندگی سربازان کسب کرده بود، مبنای داستان های قفقازی او شد. با شروع جنگ های کریمه در سال 1854 به جبهه ی سواستوپل منتقل شد. او به خاطر ارسال گزارش های واقعی از صحنه های نبرد در کتاب قصه های سواستوپل، نامش به عنوان نویسنده ای چیره دست بر سر زبان ها افتاد. تولستوی پس از سقوط سواستوپل به سن پترزبورگ رفت. او در آنجا از ارتش کناره گیری کرد و پس از آن به شهر خود بازگشت.تولستوی در روسیه بسیار محبوب است و سکه طلای یادبود به احترام وی ضرب شده است. تولستوی در زمان زنده بودنش شهرت و محبوبیتی جهانی داشت اما به سادگی زندگی می کرد.تولستوی در روز 20 نوامبر 1910 درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد.
قسمت هایی از کتاب پدر سرگی

گذشته از رسالت کلی اش در زندگی، که خدمت به تزار و میهن بود، همیشه هدفی دیگر نیز داشت که آن را دنبال می کرد و این هدف، هرقدر هم ناچیز بود، او تمام توان خود را صرف رسیدن به آن می کرد و برای آن زنده بود تا به آن دست یابد. اما همین که به آن دست می یافت هدف دیگری در آگاهی اش سر برمی کشید و جای هدف گذشته را می گرفت. همین میل به بی همتایی -و تلاش برای چیزی که او را شاخص و از دیگران ممتاز کند - تمام زندگی اش تا در بند می داشت. و به این ترتیب بود که وقتی افسر شد هدفش این بود که در حرفه ی نظام به بالاترین درجه ی کمال برسد. و به زودی افسری نمونه شد. گرچه عیب بزرگش اصلاح ناشده ماند و از مهار کردن تندخشمی خود کماکان عاجز بود و این ضعف او را به کارهای ناپسندی می کشاند که برای موفقیتش زیان داشت. بعد چون ضمن گفت وگویی در محفلی به نارسایی اطلاعات عمومی خود پی برد تصمیم گرفت که این عیب را اصلاح کند و به قدری مطالعه کرد، که کامیاب شد. بعد خواست در محافل بزرگان بدرخشد و در پی آن شد که شیوه ی رقصیدن خود را اصلاح کند و طولی نکشید که به لطف و زیبایی می رقصید و به ضیافت های رقص اشراف دعوتش می کردند و نیز به برخی شب نشینی های برگزیدگان تراز اول که خصوصی تر بود راه یافت. اما این ها همه دلش را راضی نمی کرد. عادت کرده بود که همه جا اول باشد و در این گونه مجالس تا مقام اول فاصله داشت. جامعه ی بزرگان در آن زمان، چنان که خیال می کنم همیشه و همه جا، از چهار گروه تشکیل می شد. اول ثروتمندان وابسته به دربار، دوم اشخاصی که ثروتی نداشتند اما از نجبای تراز اول و وابسته به دربار بودند. سوم ثروتمندانی که می کوشیدند خود را به درباریان نزدیک کنند. و چهارم کسانی که نه ثروتمند بودند و نه درباری، اما می کوشیدند به این دو گروه وارد شوند. کاساتسکی از دو گروه اول نبود اما دو گروه آخر دوستش داشتند و در محافل خود از او استقبال می کردند. او در بدو ورود به جامعه ی بزرگان قصد داشت که با بانویی از این طبقه رابطه ای به هم بزند و با سرعت و سهولتی که هیچ انتظارش را نداشت موفق شد. اما به زودی دید که محافلی که به آن ها وارد شده است از تراز اول نیستند و محافل بالاتر از آن ها هم هست و گرچه در این محافل بالا و وابسته به دربار پذیرفته می شد در آن ها وصله ای ناجور بود. باادب و مهربانی با او حرف می زدند اما رفتارشان نشان می داد که او را از خود نمی دانند و تصمیم گرفت که میان این ها نیز خودی باشد.

مقالات مرتبط با کتاب پدر سرگی
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی

پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.

حقایقی درباره کتاب «آنا کارنینا» اثر «لئو تولستوی»
حقایقی درباره کتاب «آنا کارنینا» اثر «لئو تولستوی»

کتاب «آنا کارنینا» از زمان نخستین انتشار در سال 1878 به عنوان یکی از برجسته ترین نمونه ها در «داستان واقع گرا» شناخته شده است.

برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»
برترین نویسندگان در «ادبیات روسیه»

نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.

توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

داستانی به وسعت تاریخ: نکاتی درباره کتاب «جنگ و صلح»
داستانی به وسعت تاریخ: نکاتی درباره کتاب «جنگ و صلح»

کتاب «جنگ و صلح»، رمانی جسورانه و وسیع اثر «لئو تولستوی» است که داستان حمله ی ناپلئون به روسیه در سال 1812 را روایت می کند و چشم اندازی دقیق را از جامعه ی روسیه در اوایل قرن نوزدهم به تصویر می کشد.

نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات

در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.

تولستوی در جست و جوی معنای زندگی
تولستوی در جست و جوی معنای زندگی

تولستوی می نویسد ایمان هر چه باشد، به وجود محدود انسان، معنایی نامحدود می دهد، معنایی که از طریق رنج، محرومیت و یا مرگ نابود نمی شود:

لئو تولستوی، پیام آور مهربانی و انسانیت
لئو تولستوی، پیام آور مهربانی و انسانیت

تولستوی به عنوان نویسنده ای فوق العاده زبردست و تأثیرگذار، می دانست که رمان ها باید سرگرم کننده باشند، در غیر این صورت هیچکس زحمت خواندنشان را به خود نخواهد داد.

نظر کاربران در مورد "کتاب پدر سرگی"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتابی بس خواندنی و داری پیوستگی موضوعی که همین کمک میکنه کتابو زمین نگذاریم. قلم تولستوی بسیار زیبا و دلنشینه

1403/10/02 | توسطعلیرغم حسنخانی
1
|

جدال دائمی بین شخصیت‌های وجودی پدر سرگی به زیبایی هر چه تمام‌تر نوشته شده بود و طبیعت خیر و شر بشری که جدایی ناپذیرند به وضوح قابل لمس بود در این داستان.

1402/09/19 | توسطآرمین احمدیان زاده
5
|

داستان در مورد نبرد داعمی شخصیت داستان با غرور و شهوت هست، غرور و شهوتی ک تا اخر دست از سر شخصیت داستان بر نمیداره...

1401/12/28 | توسطامین حمایت
0
|

بطور کلی تولستوی تقریبا در تمام کتاب هایش دنبال راهنمایی است، این کتاب هم مستثنی نیست. اینجا موضوع اصلی پیدا کردن خدا است. داستان خیلی پیچیدگی ندارد، حتی سعی هم نشده که کمی شاخ و برگ به داستان اضافه شود. بخش آخر داستان بسیار سریع نوشته شده است و به نظر می‌رسد که نویسنده برای اتمام داستان یا عجله داشته یا ایده ای نداشته و یا اینکه اهمیتی برای آن قایل نبوده.

1401/07/15 | توسطفو. ا.
3
|
پاسخ ها

این کتاب درباره جدال درونی غرور و شهوت اشرافی تولستوی و فروتنی که از مسیح آموخته بود و در زندگی بکار می‌برد

1402/12/24|توسطعرفان زهره وند
1

مضمون این داستان هم، مانند "مرگ ایوان ایلیچ" جست و جو به دنبال معنای حیات است. اما این بار، کسی که معنای حیات را گم کرده، نه یک کارمند که روز و شب مشغول کارهای اداری بی معنا بوده، بلکه یک مرد خداست که از باطن دور شده و و مشغول به ظاهر شده است. داستان کتاب جذاب هست و خواندنی.

1401/07/08 | توسطفریبا.ع
0
|

این داستان کوتاه به غیر از یک صحنه، به نظر بلاتکلیف و تاریخ مصرف دار می‌آمد.

1401/06/17 | توسطImfarza
1
|

توی پدر سرگی ماجرای یک نظامی روسی رو تعریف می‌کنه که وقتی می‌فهمه نامزدش قبلا معشوقه تزار بوده، تارِک دنیا میشه و خودش رو وقف کلیسا می‌کنه ولی به مرور به خاطر احترامی که مردم بهش میذاشتن(به عنوان کشیش) مغرور میشه و خودش رو گم می‌کنه.

1399/09/24 | توسطسجاد کریمی
4
|

در داستان این کتاب هم تولستوی به سراغ خصوصیات اخلاقی انسان رفته. در این داستان به غرور و خودپسندی اشاره میشه. موضوع دیگری که به خوبی در داستان مطرح میشه سیر و سلوک معنوی هست. داستان به زیبایی هر دو مورد را توسط شخصیت‌های پدر سرگی و ایوان ایلیچ مطرح میکنه .

1399/07/03 | توسطسمیرا ستوده
4
|