باید خودشان را جای ما بگذارند تا مجسم کنند که چه حالی به ما دست می دهد، هنگامی که توی دهان پرشان و یا بهتر بگویم پوزه ی پرشان باز هم غذا می چپانند، همه هم بدون استثنا ابتدا به ظرف خاویار یورش می برند.
مردان و زنان میلیونری هم هستند که سیگار و کبریت و بیسکویت توی کیفشان پنهان می کنند. اگر امکانش بود پاکت پلاستیکی با خودشان می آوردند و باقیمانده ی غذاها و قهوه و شیرینی را با خوشان می بردند. پول همه ی این ها را باید زحمتکشان که مالیات از حقوقشان کم می شود، بپردازند.
حتی افرادی با تحصیلات عالی و شهرت و شخصیت اجتماعی, وجودشان از تنفر آکنده می شود و نقشه ی خشونت بار ترین اعمال را می کشند.