کتاب شکونتلا

Shakuntala
کد کتاب : 920
مترجم : ایندو شیکهر
شابک : 978-964-445-394-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 172
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : ---

شکونتلا
Shakuntala
  • 50,000 تومان
  • به زودی 🙄
  • انتشارات: ماهی ماهی
    نویسنده:
کد کتاب : 40943
مترجم :
شابک : 978-9642093250
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 288
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب شکونتلا اثر کالیداس

کتاب شکونتلا، نمایشنامه ای سانسکریت و کهن، نوشته ی کالیداس است که داستان شکونتلا در حماسه ی مهاباراتا را دراماتیزه می کند. شخصیت اصلی داستان این نمایشنامه، دختری به نام شکونتلا است که در کودکی توسط والدینش رها می شود. شکونتلا پس از آن، در صومعه ی مردی پارسا به نام کانوا زندگی می کند و به بانویی زیبارو تبدیل می گردد. در حالی که کانوا و سایر پارسایان برای زیارت، صومعه را ترک کرده اند، پادشاه دوشیانت که برای شکار به جنگل آمده، به شکلی اتفاقی از صومعه گذر می کند و یک دل نه صد دل عاشق شکونتلا می شود. پادشاه با شکونتلا ازدواج می کند و روزی مجبور می شود برای رسیدگی به امور به پایتخت برود. او از همین روی، به شکونتلا حلقه ای می دهد تا به وقت وصال مجدد، آن را دوباره بازستاند. اما طی یک اتفاق، شکونتلا مورد لعن و نفرین قرار می گیرد و مسیر زندگی اش کاملاً دگرگون می شود.

کتاب شکونتلا


ویژگی های کتاب شکونتلا

جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ

فیلمی بر اساس این کتاب در سال 1943 ساخته شده است.

کالیداس
کالیداس، نمایشنامه نویس و شاعر برجسته ی زبان سانسکریت و هند بود.سه اثر برجسته ی او مگهادوتا، شناخت شکونتلا و کومارسمبوه نام دارند. زمان دقیق زندگی او مشخص نیست ولی معمولا آن را میان سده های چهارم تا ششم میلادی در نظر می گیرند. جایگاه کالیداس در ادبیات سانسکریت، همپایه با جایگاه شکسپیر در ادبیات انگلیسی است. گفتنی است که اشعار و نوشته های او بر پایه ی فلسفه و اسطوره شناسی هندو شکل گرفته است.
نکوداشت های کتاب شکونتلا
Kālidāsa is the greatest of Sanskrit poets.
کالیداس، بزرگترین شاعر سانسکریت است.
Barnes & Noble

The best known play of the classical Sanskrit repertoire.
شناخته شده ترین نمایشنامه در میان آثار کلاسیک سانسکریت.
Yavanika

A timeless masterpiece.
شاهکاری جاودان.
Industoria

قسمت هایی از کتاب شکونتلا (لذت متن)
نفرین جاودانی بر تو باد، می نگرم که عاشق شده ای، امید دارم دلدارت هرگز تو را به خاطر نیاورد و تو در شرار هجران او بسوزی.

شکونتلا با دیدگان اشکبار گفت: «شهریار من، من شاکونتلا هستم، دختری که تو به همسری برگزیدی و حلقه ی مرصع خود را بر انگشتش کردی...» و سپس دست لرزان را به جلو برد تا انگشتری را به او نشان دهد اما دریغ، حلقه بر انگشت او نبود و او آن را گم کرده بود.

دختر به پای او افتاد و گفت: «بر این بینوا رحم کن. دریغ است با نفرینت این شادکامی را از او بگیری.» پیر گفت: «نفرین من تا آن زمان خواهد بود که دختر نشانی از معشوق به وی نشان دهد آنگاه این نفرین دامان او را رها خواهد کرد.»