موراکامی مانند گذشته، در ساخت روایتی پیچیده و قرار دادن مخاطب خود در حالت تعلیق استاد است. "کشتن شوالیه ی دلیر" هم قدرت متحول کننده هنر را تصریح می کند و هم داستانی هشدار دهنده در مورد خطرات جستجو است.
یک اثر جالب در مورد هنر، تاریخ و تنهایی انسان.
گسترده و پیچیده است. . . بسیاری از مضامین آشنا در رمان های آقای موراکامی لمس می شوند: رمز و راز عشق، وزن تاریخ ، فراتر از هنر ، جستجوی چیزهای گریزان و خارج از درک ما.
"کشتن شوالیه ی دلیر" نشانگر بازگشت یک استاد است.
صادقانه بگویم تا آن زمان تصور می کردم نقاشی ژاپنی از یک نوع سبک ایستا بر اساس فرمول های خاص پیروی می کند و تکنیک های آن در کنار هم برای بیان احساسات قوی به کار گرفته می شوند. از همین رو تصور می کردم جهان نقاشی ژاپنی با روحیه من سازگار نیست. اما زمانی که به تابلوی کشتن شوالیه ی دلیر اثر توموهیکو آمادا نگاه کردم، دریافتم که با تعصب بی جا در خصوص این هنر قضاوت کرده بودم.
دوئل وحشیانه دو مرد که توموهیکو آماندا آن را به تصویر کشیده بود، قلب هر بیننده را به درد می آورد. یک مرد پیروز و مرد دیگر بازنده شده بود. یک مرد ضربت زده و دیگری ضربت خورده بود. قلبم را دچار دوگانگی می کرد. با خود اندیشیدم که یک ویژگی خاص در این نقاشی وجود دارد. اما شخصیت های دیگری هم در این تابلو وجود داشتند که این دوئل وحشیانه را تماشا می کردند. یکی از آنها یک زن جوان با لباسی بلند بود. موهایش را به سبک قدیمی بالای سرش جمع کرده بود و یک گیره تزئینی بلند بر روی آن زده بود.
از راه دور ، اکثر چیزها زیبا به نظر می رسند.
به جای یک حقیقت پایدار ، من احتمالات ناپایدار را انتخاب می کنم.
اگر به هر شخص به اندازه کافی عمیق نگاه کنید، چیزی درخشان را خواهید یافت.
خواندن صورت مانند خواندن کف دست است. ویژگی هایی بیش از آنچه که با آن متولد شده اید در آن دیده می شود که با گذر زمان با توجه به تجربیات فرد در چهره نقش می بندد. و هیچ دو چهره ای یکسان نیستند.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.
هاروکی موراکامی چهارده رمان و چندین داستان کوتاه دارد و بدون تردید می توان او را یکی از مشهورترین نویسنده های معاصر جهان در نظر گرفت.
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
موراکامی تا به حال بیش از 30 کتاب نوشته، چندین و چند جایزه ی معتبر را از آن خود کرده و آثارش به 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او را همچنین می توان محبوب ترین نویسنده ی حال حاضر دنیا برشمرد
من قبلا نشر جامی رو خونده بودم الان دارم نشر ثالثو میخونم و پیشنهادم ثالثه قطعا اون زمانی که من جامیو خریدم ثالث هنوز نیومده بود . ثالث سانسورش کمتره . شباهت خیلی بیشتری به متن اصلی داره . پاورقیها هم خیلی خوبه .برا کسی که خیلی اهل هنر و تاریخ هنر نیست . بازم میگم اگر با کارای موراکامی آشنا نباشید نه از داستان لذت میبرید نه اصلا متوجه میشید چیزی . و قطعا براتون حوصله سر بر میشه . باید کارای کوتاهشو اول بخونید بعد آثار بلندشو اگر خوشتون اومد بخونید .
به حاشیه روی خیلی پرداخته میتونست یه رومان۳۰۰صفحه ای باشه نه۱۰۰۰صفحه ای بعضی صفحات انگارداشتی گزارش میخوندی من ترجمه آقای حقانی خواندم روان و سلیس بود
من ترجمه خانم دولتیاری رو خوندم. و بعد که رفتم _از سر کنجکاوی_ بررسیهای بوکتیوبرها رو ببینم، متوجه شدم که یکی از کارکترها رو به دلایل مشخص، حذف کردن ایشون. و اگه اشتباه نکنم آقای حقانی _مترجم دیگه اثر_ هم به این موضوع اشاره کرده بودن. بعدا که نسخه حقانی رو خریدم و مقایسه کردیم با چند تا از دوستان، دیدیم که ترجمه حقانی به مراتب بهتر به نظر میرسه و دولتیاری انگار خیلی تحتالفظی ترجمه کرده. ( البته نه من و نه دوستانم، توی این قضیه متخصص نیستیم و صرفا برداشتمون رو نوشتم.) چون کتاب گرونی هست، وظیفه خودم دونستم که اشاره کنم. (البته شاید اگه ارزونم بود میگفتم.)
ترجمه خانم دولتیاری بدون مشکل بود
ترجمه خانم دولتیاری خیلی خوبه، جنس کاغذ سفید تحریر و کیفیت چاپ هم خوب.... در طرف دیگر کتابهای نشر ثالث جدیدن کیفیت چاپ ناجوری دارن
دیشب تمومش کردم. ترجمه حقانی رو خوندم.با ترجمه مشکلی نداشتم و خوب بود. سر تا سر کتاب با اینکه آروم پیش میرفت ولی لذت بخش بود. یه مقدار پایان بندی و جمع بندی نهایی رو زیاد دوست نداشتم. بخشی که توی پیش درآمد بود و مربوط به اواخر کتاب که منتظر بودم ببینم کی اتفاق میافته اصلا اتفاق نیافتاد و معلوم نشد مردی که صورت نداشت کی برگشته سراغ شخصیت اصلی داستان. برخی ابهامات داستان رو نویسنده به عمد رها میکنه و اجازه میده همونطور مبهم باقی بمونن.در کل کتاب لذت بخشی بود برام. سومین کتابی بود که از موراکامی میخوندم و هر سه کتاب (کافکا در کرانه/ سوکورو تازاکی بی رنگ و سالهای زیارتش/ مردی که میخواست..) عالی بودن.
ترجمه سال 1397 دولتیاری موجوده ولی ترجمه سال 1400 حقانی موجود نیست. در بازار هم به همین وضعیت هست. قیمت هر دو هم یکی هست. دلیل چی میتونه باشه؟ انتشارات - مترجم یا طرح جلد؟ به نظر من طرج جلد دلیل فروش بیشتر بوده
اینطوریام نیست!بهتره هر دو تا کتابو از لحاظ امانت در ترجمه بررسی کنین
دلیلش اینه که اطلاعات چاپ بعضی کتابا بروز نیس و ترجمه خانم دولتیاری تجدید چاپ شده و سایت اطلاعاتشو به روز نکرده
واقعا این کتاب یه جووری به دلم نشسته که بد از گذشت یه سال هیچ کتابی اینطوری تو قلبم جا باز نکرده هنوز ... عجیبه واقعا !
به نظر میاد عنوان نشر ثالث داستان رو لو داده
دقیقا ~
ترجمهی فروزنده دولت یاری رو تمام کردم . باید بگم که عالی بود . اگه از سبک کارای موراکامی خوشتون میاد و آشنایی دارید باهاش بخونید این کتابو . اگرم تازه میخوای موراکامی شروع کنید ازین کتاب شروع نکنید . اول داستانای کوتاهشو بخونید ، با رئالیسم جادویی آشنا بشید اگه خوشتون اومد حتما این کتابو بخونید . شاهکاره تو سبک خودش .
بعد ببخشید اینکه نوشته شده " 2 جلدی " یعنی هر کدوم از نسخههای بالا رو که بخریم شامل هر 2 جلد کتاب هست؟
سلام و وقت به خیر. بله. کتاب به صورت دورهی دوجلدی منتشر شده است. متشکریم از شما
لطفن راهنمایی کنید کدوم ترجمه بهتره
من دارم ترجمهی فروزنده دولت یاری رو میخونم خیلی قابل فهم و روان ترجمه شده .