یکی از بهترین آثار کورتاسار.
روایت سیال ذهن، به تبدیل این کتاب به یکی از آثار کلیدی کورتاسار کمک می کند.
رمانی درباره ی بوینس آیرسی که در یک شب، به کابوسی کافکائسک تبدیل می شود.
او درست در جایی دنبال من می گردد که من هیچ وقت آنجا نبوده ام.
نظرت راجع به این عنوان روزنامه ها چیست: فاجعه در مصر؛ بیست زن زنده زنده سوزانده شدند؛ مردم این عنوان را می خوانند و می گویند واقعا فاجعه ی ترسناکی است. ضمنا ده هزار زن در جاهای دیگر مرده اند و جهان ککش هم نمی گزد.
درد فقط برای کسی واقعی است که آن را همچون مصیبتی تحمل می کند و در این کار به آن حق شهروندی می بخشد و به آن اجازه ورود به روحش را می دهد. اصولا شاعر به رنج و درد تن نمی دهد. رنج می برد - ولی خودش آدم دیگری است. ایستاده در پایین تخت خواب که رنج بردن خود را نظاره می کند.
نویسندگان اندکی در «ادبیات آمریکای لاتین» توانسته اند به اندازه ی «کورتاسار» تأثیرگذار باشند؛ نویسنده ای که میراثش سال ها پس از مرگ او همچنان به زندگی ادامه می دهد.
بیش از هر ژانر و سبک دیگر، این «رئالیسم جادویی» بود که دوران شکوفایی «ادبیات آمریکای لاتین» را در قرن بیستم تعریف کرد
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
سورئالیسم را بیشتر با هنرهای تجسمی می شناسند اما در واقع، این جنبش نه تنها در هنرهای تجسمی، بلکه در ادبیات ریشه دارد.
خب من نمیدونم این کتاب آیا تجربهی نخست آقای مفیدی هست یا خیر، هرچی که هست من راستی پیشنهاد میکنم واسه چاپهای بعد، از نو ترجمه کنند! این رو میگم تا به کیفیت پایین ترجمه پی ببرید چون رو ادبیات آمریکای لاتین حساسم: این چهار حرف لاتین رو کنار هم بذارید: اُ، اِن، سی، ای. این کلمه در انگلیسی "وانس" تلفظ میشه یعنی "یک بار" یا "یک بار دیگه" و در اسپانیایی "اُنسه" تلفظ میشه یعنی یازده. جایی بین صفحات ۱۳۸ تا ۱۴۸ نام مکاتی در بوئنوس آیرس اومده و این کلمه هم تهش، آقای مفیدی کل نام رو اسپانیایی ترجمه کردند و این کلمه رو انگلیسی! یعنی مثلاً "لا کایه اُنسه" رو ترجمه کردند "لا کایه وانس."