این اثر، قدرت برانگیزاننده ی خود را از دست نداده است.
همچنان طوفانی و مرتبط با زمانه، درست به اندازه ی زمانی که نوشته شد.
یکی از جنجال برانگیزترین رمان های میخائیل بولگاکف.
ایوان آرنولدوویچ، این چه سوالی ست که می پرسید؟ این که خیلی ابتدایی است. آخر هیپوفیز که در هوا معلق نیست. هرچه باشد به مغز سگ پیوند خورده. فرصت بدهید کمی خودش را وفق بدهد. الان شاریکوف دارد آخرین بقایای خصوصیات سگی خود را بروز می دهد و متوجه باشید که دنبال کردن گربه ها بهترین کاری است که او قابلیت انجامش را دارد. این را در نظر بگیرید که تمام بدبختی این است که قلب او دیگر دقیقا قلب آدم است، نه قلب سگ، آن هم مزخرف ترین قلبی که در طبیعت نظیرش پیدا می شود.
موجود کذایی اکنون می تواند کلمات متعددی را تلفظ کند؛ (تاکسی)، (پرش کن)، (روزنامه ی عصر)، (یک خانه برای بچه ها اجاره کنید) و همه ی فحش های معروف روسی. از دیشب دستگاه ضبط، کلمات زیر را ضبط کرده است. (هل نده)، (نامرد بیشرف)، (نشانتان می دهم)، (کشف توطئه ی آمریکایی)، (بخاری نفتی). بعد از پیوند، همه ی فحش های معروف روسی را بلد است و لباس زیر نمی پوشد و با فریادی خشن اعتراض می کند (بروید توی صف، لعنتی ها، بروید توی صف).
وقتی می توانید بوی گوشت را از یک کیلومتری بشنوید، دیگر چرا به خودتان دردسر بدهید و خواندن یاد بگیرید؟
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
نویسندگان پرتعدادی در «ادبیات روسیه» ظهور کرده اند که ایده های ژرف، آثار ادبی و توانایی آن ها در داستان سرایی در طول زمان طنین انداز بوده است.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
درست است که بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات روسیه، داستان هایی تاریک و سرشار از ترس به خاطر سیاهی های روح انسان هستند، اما شاهکار جاودان «میخائیل بولگاکف»، با آن ها کاملاً متفاوت است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
یه کتاب با اتفاقات هراس انگیز و فوق العاده عجیب.کتابش بسیار وایب فیلم poor things رو میده اگر طرفدار چنین سورئالهای عجیبی هستید از این کتاب خوشتون میاد.بنظر من شخصیت فیلیپ فیلیپوویچ یه دانشمند فوق العاده باهوش بود اینکه در پایان کتاب خودش به روشی درستی که منجر به خدشه دار نکردن و گیر نیوفتادن خودش و دستیارش میشد مخلوقی رو که براش وبال گردن شده بود رو اصلاح کرد خیلی هوشمندانه بود چون دستیارش چندین بار سعی در کشتن شاریکوف داشت ولی پروفسور اجازه اش را صادر نمیکرد درحالی که خودش بیشتر از هرکدوم آنها در عذاب بود.شخصیت شاریکوف هم خیلی واسم عجیب بود هم فرایند تبدیل شدن به انسان و تمام او یادگیری هاش که واقعا آدم رو هرلحظه تو بهت میبرد و هم اینکه در ادامه انسان شدنش کم کم داشت سعی در نابودی پروفسور و به چالش کشوندش میکرد و آخرشم همین کارش بلا سرش آورد.بنطرم آخر کتاب خیلی عجیب بود که شاریکوف تمام خاطرات و اتفاقات شاریک را در ذهن داشت اما شاریک هیچ گونه اطلاعی از دوران به سر بودن زندگی اش به عنوان شاریکوف رو به خاطر نداشت.
توصیه میکنم به دوستان که قبل خرید به مترجم و نشر کتاب توجه کنن، من دو سال پیش این کتابو با ترجمه معصومه تاجمیری از نشر یوشیتا و کتاب آیشمن در اورشلیم رو با ترجمه مریم رضائی از نشر آزرمیدخت گرفتم، واقعا ترجمه و ویراستاریشون افتضاح و بسیار بد بود؛ پس لطفاً به این موضوع توجه کنین
هر دو نشر و مترجم هاشون فیک هستن
اولین کتابی بود که از بولگاکوف خوندم و بشدت از قلمش خوشم اومده و ترجمه آقای گلکار هم خیلی کامل و خوب بود
کتاب در نوع خودش شاهکاره. اما این قیمت واقعا غیر منصفانس. پیشنهاد میکنم برای مطالعه داستان هایی نظیر این با ۱۰۰ تا ۲۰۰ صفحه از کتابهای الکترونیک استفاده کنین که هزینه کمتری رو متقبل بشین. مطالعه این داستان رو به همه پیشنهاد میکنم واقعا
تا همین دوسال پیش حتی تو خوابم نمیدیدم کتاب جیبی کم برگ بشه نود تومن 😕
تازه با کاغذ درجه سه.
با سلام، کدوم ترجمه رو پیشنهاد میکنید؟!
ترجمه آبتین گلکار
درود، کلا دوستان کتابخوان چند سالیست که عادت بد نگرش تعصبی رو پیش گرفتن و فقط با شنیدن اسامی ای به مانند حمیدرضا آتش برآب و آبتین گلکار بهترین نسخه را متعلق به این استادان و امثالهم نسبت میدن، حال آنکه اگر بذارید و چند صفحه ای ترجمه آقای غبرایی رو با آقای گلکار مقایسه کنید هم متوجه طنز و تمسخر قلم بولگاکف در ترجمه آقای غبرایی میشید و هم شیوایی و روانی متن شما رو شگفت زده میکنه، حال آنکه آقای گلکار به اصطلاح دوستان اهل فن ادبیتر ترجمه کردن و حتی در جاهایی از ترجمه ساده و روان برخی کلمات رکیک که مایههای کمدی بولگاکف برای این اثر بوده خودداری کردن، به هر روی صلاح مملکت خویش خسروان دانند و دوستان میتونند به حسب سلیقه اثار رو با ترجمههای متفاوت خوانش کنند، اما خواندن و دانستن این نکات خالی از لطف نیست، برقرار باشید.
دوستان بین این کتابها کدوم رو پیشنهاد میدید برای خرید. قلب سگی بولگاکف.رودین تورگنیف.داستان ملالانگیز چخوف.یادداشتهای یک دیوانه گوگول.نیهتوچکا داستایفسکی از بین این عناوین کدام توصیه به خرید میشه؟. مدیر محترم سایت هم هیچوقت پاسخگو نیستن و راهنمایی نمیکنن
سلام. همهی عناوینی که ذکر کرده اید آثاری قابل و خواندنی اند. بستگی به سلیقه تان دارد که با کدام نویسندهی روس و سبکش بیشتر و بهتر ارتباط برقرار میکنید...
کتابی خوب و خواندنی از بولگاکف و با ترجمه بی نظیر استاد گلکار مطالعه اش رو توصیه میکنم
زمانی که این کتاب رو شروع کردم، هیچ چیزی دربارش نمیدونستم ولی از ابتدا، من رو میخکوب کرد. 😐 فصلهای اولش دردناک و آزاردهنده بود ولی از شروع و نقطه عطف عداستان، دیگه نتونستم چشم از متن بردارم. داستان درباره یه سگ ولگرده که یک دانشمند عجیب به نام «پروفسور فیلیپ فیلیپوویچ پری آبراژنسکی»، اون رو به خونهاش میاره مداوا میکنه و غذا میده و ازش مراقبت میکنه. بعد از چندماه که سگ (شاریک) انرژیش رو به دست میاره، توی یک آزمایش جراحی خاص، دکتر مغز یک انسان تازه فوت شده رو برای بررسی چند فرضیه، به مغز سگ پیوند میزنه و درحالی که انتظار نمیرفت سگ چندساعت بیشتر بعد از آزمایش زنده بمونه، کم کم تغییراتی توش به وجود میاد و شباهت زیادی به انسان پیدا میکنه. یکی از کتابهای جذاب و درجه یک که تا حالا خوندم. #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب
ایده ش، خیلى خوب بود.... ولى خب، خیلى خیلى هم عالـــى نبود! درکل ولى، راضى بودم.
ای خدایا…نشد من نقدهای بسیار تاثیر گذار و سازندتونو تو کامنتای هر کتابی با هر ژانری نبینم،خسته نشدید واقعا از این حجم از تظاهر؟
بسیار زیبا همانند شاهکار دیگر بولگاکف:مرشد و مارگاریتا.
کتاب به زیبایی و با زبانی نمادین به روایت وضعیت جامعه روسیه و حزب کمونیست میپردازه. طنز تلخی که در داستان به کار رفته آن را بسیار تاثیرگذار ساخته.
یک کتاب زیبا و انتقادی دیگر بولگاکف با ترجمه خوب
اگه خواستید این کتاب بگیرید پیشنهاد من ترجمه آقای گلکار از نشر ماهی.