برونته، همه ی شخصیت ها را زنده و باانرژی خلق کرده است.
در آخر، ما بیشتر و بیشتر در نبوغ، احساس و خشم به حق شارلوت برونته غوطه ور می شویم.
نقطه ی تمایز بزرگ این اثر، تشکیل ارتباطی نزدیک و بدون واسطه با مخاطب است.
جان کتاب را از دستم بیرون کشید و آن را به سرم کوبید. با عصبانیت فریاد زدم، اما او من را به عقب هل داد و بار دیگر کتاب را محکم بر سرم کوبید. با این کارش طاقتم طاق شد؛ لگدی به سمتش پراندم و موهای اش را محکم کشیدم. مادر کمکم کنید! جین من را می زند! جیغ و فریاد جان، خاله رید را به کتابخانه کشاند. او با خشونت من را از جان دور کرد و ضربه ای محکم به گوشم نواخت. دل شکسته و هق هق کنان فریاد زدم: «جان کتاب را به زور از دستم گرفت و من را کتک زد! از او متنفرم! از همه تان متنفرم! می خواهم از گیتس هد بروم... برای همیشه!» خاله رید با خشم و نفرت به من خیره شد و پاسخ داد: «کجا می خواهی بروی؟ تو نه پدرومادر داری و نه خانواده ای غیر از ما. اگر وصیت شوهر مرحومم نبود لحظه ای در این عمارت نگهت نمی داشتم.
همیشه ترجیح می دهم خوشحال باشم تا این که مورد عزت و احترام قرار گیرم.
من مراقب خودم هستم. هرچه منزوی تر، کم دوست تر و بی ثبات تر باشم، از خودم بیشتر راضی خواهم بود.
دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
خواهرانی خیال پرداز که زندگیشان به شکلی انکارناشدنی در هم تنیده بود.
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
این نوع از ادبیات از صحنه های تاریک و دلهره آور و روایت های ملودراماتیک بهره می گیرد تا با ساختن فضاهای عجیب و غریب، پر رمز و راز و ترسناک، ما را به صندلی هایمان میخکوب کند
در این مطلب می خواهیم درباره ی برخی از بهترین و به یاد ماندنی ترین زوج ها در ادبیات داستانی صحبت کنیم.
شخصیت های شرور همیشه تحسین برانگیز نیستند اما وجودشان همیشه مترادف است با تجارب هیجان انگیز و به یاد ماندنی.
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
همه ی ما شنیده ایم که "کتاب ها ما را به دنیای خود می برند." حالا این را هم اضافه کنیم که تجربه نشان داده کتاب ها گاهی ممکن است باعث شوند عاشق شویم
رمان خوبیه. فراز و نشیب زیادی داره. شخصیت پردازی جین هم خیلی خوبه. یکمم اواخر داستان از لحاظ منطق لنگ میزنه (**هشدار اسپویل** : اینکه دقیقا بعد از ترک روچستر بره خونه یکی از بستگانش و عموشم همون موقع فوت کنه و ..... ) آخرشم مثل سریال ایرانیها تموم شد. با وجود اینا بخونینش کتاب مهمیه. بهتر از غرور و تعصب اما پایینتر از بلندیهای بادگیر. همچنان بهترین عاشقانه کلاسیک بلندیهای بادگیره.
خب اینکه عموش قرار بود فوت کنه و مریض بوده که از زمان ملاقات دوبارش با زن داییش و بعدشم عروسی اولش با راچستر گفته شده به وضوح که این قراره بمیره. پس اتفاق غیرمنطقیای نیست وقتی از وسط رمان نویسنده هی داره میگه این تو بستر مرگه. بعد تمام این افراد تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن و اینکه از بستگان همدیگه دربیان کاملا منطقیه مگه جهان تو قرن ۱۹ چقدر جمعیت داشته یا خود انگلستان؟ میدونستین که اصلا بخاطر همین جمعیت کم بیشتر ازدواجها فامیلی بوده دیگه؟ پس هر دو ایرادی که گرفتین میگین از لحاظ منطق لنگ میزنه غلطه. اینکه آخرش پایان خوش بود سریال ایرانیه؟ بیشتر رمانهای ویکتوریایی پایان خوش دارن و قهرمانان بایرونی. اصلا همچین عشقی و همچین رمانی نمیتونه پایان ناخوش داشته باشه. منطق رمان رو به کار ببرین که شبیه سریالهای ایرانی نباشه براتون. عمق و پیچیدگی عشق در آثار خواهران برونته اصلا قابل قیاس با بقیه نویسندهها نیست، در بحث عاشقانه بودن جین ایر صدبرابر از بلندیهای بادگیر بهتره هرچند جفتشون شاهکارن و این دیگه سلیقهست ولی گفتن ایرادات الکی و من درآوردی و با سریال ایرانی! مقایسش کردن چرت و پرت گفتنه.
سلام. انگلستان قرن 19 نزدیک به ده میلیون نفر جمعیت داشت. و اینکه میگید بستگانش بین این همه شهر تو انگلیس عصر ویکتوریا، دقیقا در بیست مایلی خانه روچستر زندگی میکردن کجاش منطقیه دوست عزیز؟ درباره عموی جین هم تاکیدم رو زمانش بود نه اینکه قراره فوت کنه یا نه. مبحث مقایسه غرور و تعصب و بلندیهای بادگیر و جین ایر هم کاملا حق با شماست سلیقه ای هستش
شما داری جمعیت کل انگلستان رو مقایسه میکنی با یک روستا یا شهرستان که اینها زندگی میکنن! این داستان که اصلا تو یک شهر اتفاق نمیوفته که اینجوری مقایسه کنین همهی این افراد تو روستا یا املاک اربایی میان دشتهای وسیع یا حومه شهرا زندگی میکنن. بیشتر مناطق خیالین ولی طبق حدس از شمال انگلستان و مناطق روستایی و دور افتاده و املاک اربابی یورکشر یا لنکشایر الهام گرفته شده. که جمعیت خیلی خیلی کمی داشتن. جمعیت این نوع مناطق هم بین صد تا چند هزار نفر بوده نهایتش. اون جمعیت انگلستان که میگید برای شهرا و کلان شهرا بوده مثل لندن. نه این مناطق دورافتاده روستایی و وسط دشت. عمارت داییش، عمارت راچستر و خونهی سنت جان هر سه تاشون در حومه و روستاها یا ملکهای اربابی هستن. پس منطقیه که جمعیتشون کم باشه و از بستگان همدیگه در بیان ( بستگانی که خود جین هم نمیشناخت و از اصل و نصبش مشخص میشه ) در ضمن نویسندهی داستان تو این شرایط زندگی کردهها! از محل زندگی خودش و خانوادش الهام گرفته. ۲) زمان فوت عموی جین چه مشکلی داره که وقتی خونهی ریوزهاست اتفاق بیوفته؟ نویسنده کاملا اینهارو برنامه ریزی کرده و این زمان هیچ مشکلی نداره و تداخلی با منطق و پلات داستان ایجاد نمیکنه اصلا که بخواد ایراد باشه برعکس همهچیز به موقع و سر زمان درست اتفاق میوفته. وقتی روز عروسیش گفته میشه در بستر مرگه پس طبیعیه به زودی بمیره متوجه اشکال زمانش نمیشم همون لحظه که رسیده خونه ریوزا که نمرده! جین یک سال پیش ریوزها زندگی میکنه. واسه همین گفتم منطق رمان رو به کار ببرین. هیچ رمانی صد درصد کامل و بی ایراد نیست ولی بیان نظر و سلیقه شخصی با مطرح کردن ایرادات غیر منطقی و الکی فرق داره ( راستی راچستر درسته نه روچستر. )
شما داری جمعیت کل انگلستان رو مقایسه میکنی با یک روستا یا شهرستان که اینها زندگی میکنن! این داستان که اصلا تو یک شهر اتفاق نمیوفته که اینجوری مقایسه کنین همهی این افراد تو روستا یا املاک اربایی میان دشتهای وسیع یا حومه شهرا زندگی میکنن. بیشتر مناطق خیالین ولی طبق حدس از شمال انگلستان و مناطق روستایی و دور افتاده و املاک اربابی یورکشر یا لنکشایر الهام گرفته شده. که جمعیت خیلی خیلی کمی داشتن. جمعیت این نوع مناطق هم بین صد تا چند هزار نفر بوده نهایتش. اون جمعیت انگلستان که میگید برای شهرا و کلان شهرا بوده مثل لندن. نه این مناطق دورافتاده روستایی و وسط دشت. عمارت داییش، عمارت راچستر و خونهی سنت جان هر سه تاشون در حومه و روستاها یا ملکهای اربابی هستن. پس منطقیه که جمعیتشون کم باشه و از بستگان همدیگه در بیان ( بستگانی که خود جین هم نمیشناخت و از اصل و نسبش مشخص میشه ) در ضمن نویسندهی داستان تو این شرایط زندگی کردهها! از محل زندگی خودش و خانوادش الهام گرفته. ۲) زمان فوت عموی جین چه مشکلی داره که وقتی خونهی ریوزهاست اتفاق بیوفته؟ نویسنده کاملا اینهارو برنامه ریزی کرده و این زمان هیچ مشکلی نداره و تداخلی با منطق و پلات داستان ایجاد نمیکنه اصلا که بخواد ایراد باشه برعکس همهچیز به موقع و سر زمان درست اتفاق میوفته. وقتی روز عروسیش گفته میشه در بستر مرگه پس طبیعیه به زودی بمیره متوجه اشکال زمانش نمیشم همون لحظه که رسیده خونه ریوزا که نمرده! جین یک سال پیش ریوزها زندگی میکنه. واسه همین گفتم منطق رمان رو به کار ببرین. هیچ رمانی صد درصد کامل و بی ایراد نیست ولی بیان نظر و سلیقه شخصی با مطرح کردن ایرادات غیر منطقی و الکی فرق داره ( راستی راچستر درسته نه روچستر. )
بنظرم نقطه قوت کتاب شخصیت پردازی خاص و در عین حال واقع گرایانه و جذاب جین باشه که قدرت نویسندگی شارلوت برونته رو میرسونه. اون تم داستانی ترسناکی که در دل قصه داره هم فوق العاده زیبا کار و گنجانده شده و برام خیلی جذاب بود.
بنظرم نقطه قوت کتاب شخصیت پردازی خاص و در عین حال واقع گرایانه و جذاب جین باشه که قدرت نویسندگی شارلوت برونته رو میرسونه. اون تم داستانی ترسناکی که در دل قصه داره هم فوق العاده زیبا هر بار واردش میشه که خیلی برام جذاب بود.
بنظرم نقطه قوت کتاب شخصیت پردازی خاص و در عین حال واقع گرایانه و جذاب جین باشه که قدرت نویسندگی شارلوت برونته رو میرسونه. اون تم داستانی ترسناکی که در دل قصه داره هم فوق العاده زیبا وارد میکنه جوری که هر بار وارد اون تم میشد یادم میرفت
نشر جامی هم ترجمهی خوبی داره؟ با حذفیات کم؟
با سلام، من خیلی دوست دارم آثار خواهران برونته رو مطالعه کنم و ۱۴ سالمه اما کمی برای خریدنش دودل و نگرانم... اول اینکه چون کتابای کلاسیکی هستن قلم نویسنده منو نگران کرده یعنی احساس میکنم که مبهم و سنگین هست و همچنین بابت محتوا، آیا زیادی عاشقانه ست ؟ چون مادرمم معمولا کتابایی که من میخرم رو میخونه...اگه این مناسب نیست پس بلندیهای بادگیر چطور؟ ممنون میشم راهنماییم کنید🙏
من این کتاب رو هنوز شروع نکردم ولی بلندیهای بادگیر سعی کن از یه نشر که سانسور بیشتری داره بگیری
برخلاف نظر عموم، بنظر من اصلا قشنگ نبود خیلی کسل کننده و کند و به شدت آمیخته به مذهب. بعضی از اتفاقایی هم که افتادن واقعا دلیل منطقی پشتش نبود عقل آدمیزاد ردش میکرد من بخاطر این همه تعریفی که از شارلوت برونته میشد متاسفانه همه کتاباشو یکجا خریدم ولی الان بعد از خوندن مشهورترین رمانش یعنی جین ایر آنچنان تو ذوقم خورده که دلم نمیخواد بقیه کتاباشو اصلا دست بزنم به جای این رمان وقت و پولتونو بذارید ربهکا اثر دافنه دوموریه رو بخونید یه کلاسیک فوق العاده جذاب با اتفاقات غیرقابل پیش بینی، نه جین ایر کسل کننده
تو که کلاسیک دوست نداری جنایی دوست داری چرا میخری؟
هر کسی به ژانری علاقه داره رفیق. من به شخصه هیچ از ربهکا خوشم نیومد اما جین ایر رو خیلی دوست داشتم و از خوندنش لذت بردم. این دلیل بر این نیست که بگم ربهکا رمانی کسل کنندهست و فلان و بهمان!
کاش دوتا مثال هم میزدین از اتفاقایی که پشتش منطق نبود؟ بعد کسل کننده؟ جین ایر؟ جین ایر و کسل کننده بودن؟
راستی رمان ربهکا باالهام از خواهران برونته و رمانهاشون نوشته شده و خانوم دافنه دوموریه هم از شارلوت و امیلی الهام گرفته =)
جزو ۵ رمان برتر عاشقانه منه ریتم کندی داره ولی بسیار کتاب خوب و جاذبیه، مخصوصاً کلاسیک خونا و اوناییکه اصول اخلاقیو میپسندن
چهارتا دیگش کدومه؟ بگید ما هم بخونیم.
دوستان کتاب دست دومش رو اگر از نشر بدرقه جاویدان بخرم خوبه به نظرتون یا نشر دیگری رو پیشنهاد میدید مثلا افق؟
دوستان کسی اطلاع داره ترجمهی خانم پروین قائمی چطوره از این اثر؟
یک داستان شیرین معرکه و عالی که به نظر من لحظه ای صبر نکنید برای خوندنش اگر کلاسیک خون هستید که امکان نداره اینو از دست بدید اما اگر نیستید به کمی صبر حوصله نیازه چون کمی ریتم کندی داره اما در کل شاهکار
من از نشر افق جلد اولش رو تهیه کردم ۴۷۵صفحه بود اما چطور در همینجا این کتاب همین انتشارات و همین چاپ هشتم تعداد صفحاتش ۹۰۰ و خورده هستش!؟
چون شاید جلد یک و دو با هم جمع شدند، جمعا صفحات ۹۰۰ و خورده ای میشه.
واقعا کتاب قشنگیه ارزش چندبار خوندن و داره
کتاب واقعا عالیه هستش
وقتی یه کتاب از خواهران برونته رو دستتون میگیرین باید انتظار دو تا چیز رو داشته باشین: تراژدی و طبیعت. این ٢ عنصر امضای این خواهرا داخل تمام کتاباشون هست. و شارلوت داخل جین ایر این ٢ عنصر رو به حد اعلی خودش نشون داد و ثابت کرد که از خواهرای دیگه یک سر و گردن توانمندتره. نویسنده کتاب رو با یه آغاز خیلی روتین (دختر یتیم و مادرخوندهی بدجنس) شروع میکنه، اما در ادامه آنچنان فراز و نشیبهای عاطفی به کتاب تزریق میکنه و فضا و طبیعت رو زیبا شرح میده که خواننده در طول مدت مطالعه به خوبی میتونه با شخصیتها زندگی کنه یا از تصمیمات جین کفری بشه:) خلاصه انقدر از کتاب لذت میبرین که دوست ندارین از خوندنش دست بکشین و از طرفی هم دوست ندارین تمومش کنین! به نظر من نویسندهی واقعی اونه که بتونه با قلمش یه داستان ساده (ولو با درونمایههای تکراری) رو زیبا به تصویر بکشه و الحق که شارلوت برونته ثابت کرد استاد این کاره. حتما از انتشارات نی با ترجمهی آقای رضایی تهیه کنین. ایشون مترجم قابل اعتماد ادبیات کلاسیک انگلیسی، خصوصا برونتههاست.
بسیار کتاب زیبایی بود و از خواندنش خیلی لذت بردم
سلام اگه بخوام به طور کلی بگم از نظر من کتاب عالیی است و اینکه کسی از شما دوستان کتابی مثل این کتاب خوندن که بخوان معرفی کنند؟
شما میتونید کتاب قصر آبی هم بخونید بسیار زیباست
لطفا کاربرانی که واقعا کتابها رو میخونن نظراتشون رو بنویسن چون انعکاس نظرات واقعی دوستانی که کتابها رو واقعا مطالعه کردند خیلی تاثیر داره برای مراجعه کنندگان به نظرات . مثلا دوستی به اسم ایمفرزا ( البته به انگلیسی ) در یک روز نسبت به چندین کتاب نظر داده و همه نظراتشون هم بصورت سوال برانگیزی مثبت هست ، خب معلومه که یا کتابها رو اصلا مطالعه نکردند و یا یک هدف دیگه ای دارند . ( لطفا به نظرات ایشون و تاریخ اظهار نظراتشون در کتابهای خواهران برونته مراجعه کنید ) متشکرم
فکرکنم فقط خلاصهی کتابها رو میخونه و نظر میده😁😁😁
چه ربطی به تاریخ اظهار نظر دارد؟ مگر این الزاما نشانه این است که دقیقا در همان زمان کتاب به اتمام رسیده؟ شاید قبلا خوندن و به یکباره نظراتشون رو بیان کردند …
بارها دیدم عده ای درباره ایشون همین چیزها را گفتند و تمسخر کردند! واقعا انقدر سخته به جای قضاوت کردن به فشار بیارید؟!
کاربر سایت شما اصلا فکر نکن!
متوجه نمیشم چرا اینقدر یه ایشون گیر میدید سرتون به کار خودتون باشه لطفا کم نیستن ادمای کتابخونی که به اثار کلاسیک علاقه دارن و ممکنه تعداد زیادی کتاب در این ژانر مطالعه کرده باشن و برای تصمیم گیری سادهتر من و شما نظراتشون رو بیان کنن..مثبت بودن نظرات ایشون و زمان کامنت هاشون هم به هیچ عنوان استدلال منطقی نیست..! شما خودت زندگیتو گذاشتی کنار رفتی نشستی تمام کامنتای ایشون و زمانشو چک کردی زیر همهشونم این پیامو گذاشتی.. یعنی ایشون چه قصدی میتونن داشته باشن که اینطور میفرمایید!
دوستان عزیزی که از این شخص ( ؟ ) دفاع میکنید ، اگر سری به سایت گودریدز برنید متوجه میشوید تمام نظراتی که ایشان در ایران کتاب ثبت کردهاند تماما کپی شده از روی نظرات افراد مختلفی است که در گودریدز نظر دادهاند و هیچ کدام نظر خودشان نیست.
آقای یزدانی اصلا مگه حرف خیلی خفنی زده که بخواد بره کپی-پیست کنه؟ حالا شما این را گفتید من نمیدونم حقیقته یا نه، اما اکثر کسایی که ایشون رو مسخره میکنند نه دلیل منطقی دارند و نه احتمالا اهل کتاب!
ضمن اینکه اینجا نه فضای واقعی ست و نه فضای مجازی مانند اینستا و … که بخواهد با این شیوه اعتبار خاصی کسب کند -اصلا معلوم نیست هویت دقیق افراد که ما بخوایم واقعیت رو کنیم! من تا به حال هیچ حس بدی نگرفتم از نظرات ایشون، بذارید لذت ببرد، حالش را ببرد و خوش باشد!
نخونده کتابارو معلومه قشنگ
🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺
عالی عالی عالی... از هر نظر دوستش دارم
کتاب دوست داشتنی ای بود اما حس میکنم کمی بیش از حد طولانی شد و ممکنه حوصله بعضیها رو سر ببره. گاهی یه توصیف یا دیالوگ چندبار تکرار میشد. اوایل داستان و دوران کودکی جین خیلی زیبا بود و البته پر احساس و غم انگیز😭اواسط داستان فراز و نشیبهای زیادی داشت و من به شخصه کمی خسته شدم! با این حال اواخر کتاب دوباره جالب شد. بیشتر از هر چیز عاشق شخصیت مستقل جین بودم. واضحه که شارلوت برونته دوست داشته شخصیت جین تبدیل به الگویی برای دخترهای زمان خودش بشه که به هیچ کاری جز ازدواج فکر نمیکردن!