بسیار سرسختانه و بسیار سرگرم کننده.
گزنده و فوق العاده خنده دار.
یک اثر هنری باشکوه.
بلندگو گفت: «به سفینه خوش آمدید آقای پیلگریم. سوالی هست؟» بیلی لب هایش را لیسید. کمی فکر کرد و سرانجام پرسید: «چرا من؟» «این سوال بسیار زمینی است آقای پیلگریم. چرا شما؟ اگر این طور باشد چرا ما؟ بدین ترتیب اصلا می توانید «چرا هر چیز دیگری؟» را نیز مورد پرسش قرار دهید. زیرا این لحظه صرفا وجود دارد. همین. آیا هیچ وقت یک ساس را که در کهربا به دام افتاده باشد، دیده اید؟ بله. می بینید آقای پیلگریم؟ همه اینجاییم. گرفتار در کهربای لحظه: چرا ندارد.»
مهمترین چیزی که در ترافالمادور یاد گرفتم این بود که وقتی کسی می میرد تنها به ظاهر مرده است. در زمان گذشته خیلی هم زنده است، بنابراین گریه و زاری مردم در مراسم تشییع جنازه بسیار احمقانه است. تمام لحظات گذشته، حال و آینده همیشه وجود داشته اند و وجود خواهند داشت... ما خیال می کنیم لحظات زمان مثل دانه های تسبیح پشت سر هم می آیند و وقتی لحظه ای گذشت، دیگر گذشته است اما این طرز فکر وهمی بیش نیست.
از میان چیزهایی که بیلی قدرت تغییر آن را نداشت، گذشته، حال و آینده بود.
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
«پست مدرنیسم» به بخشی مهم از زندگی و سرگرمی های ما تبدیل شده است. اما «پست مدرنیسم» چه ویژگی هایی دارد؟
این سبک از کمدی، تلاشی است برای بیرون کشیدن شوخ طبعی از دل موضوعاتی که اکثر افراد آن ها را در ذات خنده دار در نظر نمی گیرند
آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.
این تجربه به نظر برای بسیاری از نویسندگان پرفروش و موفق اتفاق افتاده است: مواجه شدن با واکنش های منفی، قبل از دستیابی به موفقیت.
فیلم ها و داستان ها دو رسانه ی متفاوت از هم هستند که هر کدام، نقاط قوت و ضعف مختص به خود را در زمینه های مختلف دارند
داستان های سفر در زمان، به شکل ها و گونه های مختلفی نوشته شده اند در این مقاله، بهترین آثار مربوط به این مفهوم را در تاریخ ادبیات با هم مرور می کنیم
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
در نظر ونه گات، تنها راه رسیدن به خوشبختی و نجات یافتن از جنون و بی معنایی هستی، مهربانی است.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.
نشر ثالث گالینگور هستش
به تصور من هیچ چیز جالب و خنده داری دربارهی کشتن و شکنجهی انسانهای بی گناه یا حتی گناه کار جود نداره . "طنز سیاه" یا هر اسم دیگه ای ...یه مسائلی هست که هیچ وقت نباید باهاشون شوخی کرد. خوبه که آدم گاهی اوقات یه مرزهایی هم برای خودش قائل بشه وگرنه که بی قید و بند بودن اونقدرها هم کار سختی نیست
سلام دوست عزیز. من کتابو نخوندم ولی کامنت شما هم درباره طنز کل ادبیات رو زیر سوال برده. طنز برای شوخی و خنده نیست بلکه برای بیان مسائل به زبان دیگه ست. اون چیزی که صرفا برای خنده و به قول شما بی قید و بندیه اسمش هزله،نه طنز. ((طنز یعنی گریه کردن قاه قاه)) و به قول جناب استفن کینگ آدمها برای رهایی از شر پدیدههای وحشت آوری که قادر به خلاصی از آنها نیستند به طنز پناه میبرند.
سلاخ خانهی شمارهی پنج یه داستان علمی تخیلی دربارهی مردی به نام "بیلی" هست که در زمان سفر میکنه و توسط آدمهای فضایی دزدیده میشه :| لابه لای داستان گریزهایی به جنگ جهانی دوم و اشاره هایی به جنایات آمریکاییها در "درسدن" میشه
این کتاب یک شخصیت جدید به شخصیتهای دوستداشتنی دنیای ادبیات و کتابخوانی شما اضافه میکند؛ جناب بیلی پیل گریم. بیلی پیل گریم از وقتی توسط ترالفامادوریها دزیده میشود، بارها و بارها در زمان سفر میکند و در سالهای گذشته و آیندهی زندگی خودش جا به جا میشود... . . . #معرفی_کتاب_با_ایران_کتاب
اثری ضد جنگ با تمرکز روی بمباران وحشیانه شهر درسدن آلمان توسط نیروهای متفقین. اثری خواندنی ولی نه بزرگ البته شاید آنطور که میگویند از سانسور لطمه دیده.
چه زمانی موجود میشه؟ من کلی منتظر موندم
کتابی علمی تخیلی که به رخدادهای تاریخی جنگ جهانی میپردازه . بسیار شیرین و دلچسب . درسته که فیلمش هست اما به نظر من کتاب یه چیز دیگس
داستان کتاب درباره شخصی هست که از جنگ بر میگردد اما دیگر آن آدم سابق نیست.در این کتاب به خوبی با طنزی تلخ روایتی ضد جنگ گونه ارائه میشه و خواننده به خوبی با آن همراه میشه
معجونی از چیزهای گوناگون و زمانهای گوناگون است. جنگ و فجایع جنگ هم به صورت استعارههای مهمتری از سرگردانی و وحشت بشری ارائه میشود.
سلاخخانه شماره ۵ فصلهای کوتاهی دارد، پاراگرافها و جملهبندیها جدا از هم که ترکیب آنها ساختمانی بدیع و یکپارچه میآفریند و معنایی کلی را القا میکند. در این کتاب زمانها درهم آمیختهاند و پایان ماجرا را ما در اول رمان درمییابیم، اما در میان این دو نقطه، از جملگی رخدادهای زندگی قهرمانان آگاه میشویم. وقایع زندگی قهرمان اول، یک خطی و مستقیم نیست و همین به دور بودن از توالی زمانی، نمایانگر این واقعیت است که او فقط یک موجود شناخته شده و معمولی نیست که تحولات مختلفی را از سر میگذراند، بلکه
ترجمهی نشر یوبان بسیار ضعیفه. جدا از سانسورهاش، لحن طنز کتاب رو به کل از بین برده
کاش ترجمهی علی اصغر بهرامی هم موجود بود
ترجمه ایشون هم خالى از اشکال نیست البته مترجم سعى کرده لحن کتاب رو حفظ کنه و فضاى طنز گزنده داستان رو به مخاطب نشون بده اما به نظر من آقاى بهرامى میتونستند رونتر از این هم ترجمه کنند ضمن اینکه متاسفانه فضاى ممیزى شدیدى که در جامعه فرهنگى ایران وجود داره ضربه مهلکى به بخش هاى اساسى کتاب زده مثل سانسورهاى زیاد فصل پنجم و مثلا صحنه ملاقات بیلى و مونتانا تو باغ وحش ترالفامادو🥺